سرگردانی ثروت عمومی در دالان بازارهای دلالی و تغییر هویت اصطلاح " سرمایه‌گذاری " یکی از غدد سرطانی بدخیم صنعت و اقتصاد ایران محسوب می شود. به جهت عدم وجود امنیت برای سرمایه‌گذاری های بلند مدت، در سال های اخیر در کشور ما تعریف سرمایه‌گذاری تغییر پیدا کرده و به جای تزریق سرمایه در صنایع تولیدی و اشتغالزا، مردم به ناچار برای جلوگیری از کاهش ارزش اندک سرمایه‌ خویش، آنرا به طلا، ارز و مسکن تبدیل کرده و به نظاره مسیر حرکت صنایع تولیدی کمر شکسته نشسته اند. پس وزیر صمت باید با ایجاد بستری امن برای سرمایه‌گذاری گذاری در تولید، زمینه اصلاح نگرش سرمایه‌گذاری را فراهم کنند.

مبادلات مالی بین المللی، قدمتی به بلندای تشکیل مرزهای بین المللی داشته و بصورت تدریجی گسترده و پیچیده تر شده است. لذا ترسیم نقشه صنعتی کشور بدون لحاظ تاثیر ارزهای رایج بین المللی بر بازار ، عملی عبث و  است. با این وصف تثبیت اعتبار بین ریال و ارزهای مختلف بین المللی یکی از اقدامات ابتدایی و بنیادین وزیر صمت محسوب شده و هر برنامه ای که در آن به این مهم پرداخته نشده باشد، از قبل محکوم به شکست است.

قانون حداکثر استفاده از توان تولید داخل، یکی از بهترین قوانین مصوب بعد از انقلاب در راستای حمایت از صنعت و تولید بوده است. اما به جهت عدم تدوین ساز و کار اجرایی و تامین سرمایه های مورد نیاز تولید از طریق سیستم بانکی کشور، بخش قابل توجهی از محتویات قانون مذکور در اجرا عقیم مانده و اهداف مورد نظر قانونگذار محقق نشده است.

امروز عدم وجود یک برنامه جامع صنعتی در کشور که جایگاه و وظایف همه صنایع پیشران و رابطه این صنایع با یکدیگر را تبیین و تعریف کرده باشد، به یک چالش جدی و زمین گیر کننده برای بسیاری از صنایع تبدیل شده است. تعریف جایگاه صنایع و تدوین و ترسیم نقشه راه صنعت کشور، می تواند چشم اندازی روشن و امیدوار کننده برای آینده کشور و سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل ترسیم نماید.

عدم پایداری انرژی در فصول مختلف سال به جهت تغییرات جوی، به یک معضل غیرقابل حل صنایع مختلف در سراسر کشور تبدیل شده است. قطعی مکرر برق و گاز صنایع و همچنین بحران آب کشور به یک واقعیت ملموس تبدیل شده است. مادامیکه برای این نیازهای مقدماتی صنعت، چاره اندیشی کارشناسی و اجرایی نشود، همه تصمیمات ثانویه هرچند معقول و عملیاتی باشد، راه به جایی نخواهد برد. لذا داشتن برنامه قابل اجرا با لحاظ شرایط زیرساخت های کشور، جزء بدیهی ترین، واقعیات موجود در برابر وزیر آینده صمت است. علاوه بر چاره اندیشی برای حل معضلات صنعت از طریق نوسازی زیرساخت ها، برای حل این چالش، اصلاح الگوی مصرف و تجدیدنظر جدی و اساسی نسبت به انرژی های تجدید پذیر در نقشه صنعت کشور، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.

آنچه به رشته تحریر درآمد، نیازها و واقعیات غیرقابل انکار صنعت کشور بوده که همگی بصورت جزئی و دقیق در برنامه های آقای دکتر اتابک مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است. لذا ایشان شایسته ترین افراد برای پوشیدن ردای وزارت صمت به شمار می آیند.

 جواد کلاهدوزان

 دبیر کل انجمن هم افزایی اجتماعی اقوام کشور